نتایج جستجوی عبارت «دبستان محمد مبین بنه‌کلاغی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانه‌های وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشه‌ای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانه‌ای به‌ظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقه‌مند به اسلام در نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پس‌ازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
خاطراتی از شهدای عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
در این عملیات عزیزانی همچون معلم شهید سعید رضا کاوه پیشقدم، حاج مهرداد جلالی1‌، شهید اکبر میرزاده‌، دانشجوی شهید حسین استقبالی و شهید علی‌حسین نارنجی‌2‌و شهید محمد جواد بناکار و شهید علی اکبر سرافراز به شهادت رسیدند. خاطراتی از آنها را همسنگرانشان نقل کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌نماییم‌. آقای سمیع یزدانی در مورد شهید سعید رضا کاوه پیش قدم مشهور به سعید کاوه می‌گوید (2-YAZDANI-19) خاطره ای از شهید عزیزمان، آقای سعید کاوه پیشقدم دارم و...
دوست ندارم الآن خورده ام
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
زندگینامه جانباز علی شاکر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لای‌گردو از توابع شهرستان داراب در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود‌. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نی‌ریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند‌. دوره دبستان را در بنه‌کلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. ‌تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی‌(ره)...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید منصور شکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
منصور، در اولین روز از پاییز سال ۱۳۴۱ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش با ولادت خود خزان را جلوه‌ای بهاری بخشید و پیام‌آور شادی برای پدر و مادر منتظر خود شد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و دبستان ششم بهمن گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مفتح (آپادانا) به پایان برد. پس‌ازآن ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. وقتی به سن قانونی کار رسید، به خاطر علاقه‌ای که به طبیعت و...
زندگینامه جانباز سعید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سعید محمد‌زاده فرزند اکبر، در تاریخ دوم خرداد ماه سال 1341 در شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد. در خانواده‌ای مذهبی و متدین پرورش یافت و برای فراگیری علم و دانش وارد مدرسه شد. وی دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی ‌به اتمام رساند. با اوج گیری انقلاب اسلامی در راهپیمائیها شرکت ‌نموده و به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی‌‌(ره) می‌پرداخت. در همین رابطه بازداشت و مدت ده روز...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اسکندر غلام زاده حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاه‌که کنار طاقچه اتاق می‌ایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا می‌نشینم، ناگاه دلم می‌شکند و قطره‌های اشک فرصت تماشا را از من می‌گیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را می‌بینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد می‌آورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهل‌بیت (ع) آشنا...
زندگینامه جانباز علیرضا عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی رضا عابدی در تاریخ 1/4/1342 در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت علیهم السلام در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. از همان ابتدای کودکی به خواست دایی و همچنین به علت خوابی که مادرشان دیده بودند، فرزند نورسیده را علی‌رضا نامیدند‌. وی پس از گذراندن دوران خردسالی و کودکی، در سن 7سالگی مدتی در دبستان فرهنگ اسلامی و مدتی نیز دبستان فرهمندی دوره ابتدایی را گذراند‌. پس از دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی ولی عصر(عج) ثبت...
به یاد شهید محمد طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره اسلام‌ و قرآن‌کشته ‌شد‌یارب محمد شد نثار راه قرآن طاهری آن مرد بخرد همچومحمودآن‌معلم‌آن‌شهیدپاک امجد آن جــــــوان پـــاکباز نـــازنــــین ((( معلـم شهید مـا طــاهری محمد آمد پی تبریک عید منادی صلح و صفا طاهری روی تو بوسد به صفا طاهری جان بدهد راه خدا طاهری بود ترا برادر مــــــــهربان داشت بدل نقش‌ترا او نشان نام تواش بود همه بر زبان بهــر خدا گشته به میدان روان سرنشناسند ز پا طــاهری چونکه فتاد از کف تواسلحه در پی اهداف توصد مرحله برادرانت به همه...